تحلیل بنیادین یا تحلیل تکنیکال؟

تحلیل تحلیل بنیادین یا تحلیل تکنیکال؟ فاندامنتال یا تکنیکال؟
تحلیل عنصر مهمی از بازار سرمایه است، اصولا ورود به بازار بدون استفاده از تحلیل غیر ممکن است چرا که تحلیل برای تریدر نقش مهمی در کسب سود بازی میکند و دیدگاه عمیق تری برای خرید و فروش سهام، به او خواهد داد. به صورت کلی برای تحلیل رمز ارز های گوناگون در بازار رمز ارزهای دیجیتال و باقی مارکت های مالی 2 راه برای تحلیل وجود دارد که هر یک می تواند تکمیل کننده و مکمل روش دیگر باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال (بنیادی) روشهایی هستند که سرمایه گذاران از آنها در راستای تحلیل سهام بهره می برند.
تحلیل فاندامنتال بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
اصلی ترین مزیت تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل بنیادی، گسترده بودن بازه کاربرد آن می باشد. یک تحلیل گر فاندامنتال عموما همزمان توان فعالیت در صنعت های گوناگون بازار را ندارد و قادر نیست همزمان در زمینه ی مالی فعالیت کند ، بلکه تجربه ، دانش و تخصص او فقط در یک یا چند زمینه بخصوص متمرکز است. مثلا تحلیلگری بنیادی که بهطور اختصاصی در زمینه تحلیل بخش بانکی فعال است، نمیتوان انتظار تحلیل مناسب در صنایع خدوریی یا قطعه سازی یا صنایع دارویی را داشت .در نگاه کلی تر امکان دارد یک فاندامنتالیست خبره که تسلط کاملی بر تحلیل بنیادی سهام های بورس دارد، هیچ وقت از قواعد تحلیل مارکت های بورس خارجی اطلاعاتی نداشته باشد. ولی برای یک تحلیلگر تکنیکال هرگز شرایط اینگونه نیست و هیچ سدی قادر نیست او را از فعالیت در مارکت های مختلف مالی باز دارد.همگی فرمول ها و معادلات ، قوانین و قواعد ، ابزار، نکته ها، روشها و فنونی که تحلیلگر تکنیکال دانسته تماما در همه مارکت های مختلف به طور کامل تحلیل بنیادین یا تحلیل تکنیکال؟ صدق کرده و قابلیت بهره گیری دارد. برای یک تکنیکالیست اصولا نمودار مورد تحلیل فرق ندارد و اهمیتی ندارد که نموداری در حال بررسی مربوط به سهام بورس است یا نمودار قیمت جهانی طلا یا فلزات گرانبها .
برتری دیگر تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال، مشکل سرعت تحلیل می باشد. انجام یک تحلیل فاندامنتال مینیمم 3 یا 4 روز زمان تحلیلگر می گیرد ولی تحلیل تکنیکال قادر است به سهولت و در مدت زمان نیم ساعت تا یک ساعت،کاملا انجام شود.
نهایتا ، اصلی ترین برتری تکنیکال در مقابل فاندامنتال، بحث عامل بسیار مهمی به اسم حدضرر است. ممکن است عجیب باشد اما این که تحلیلهای تکنیکال امکان نقض پذیری دارند نهتنها نشانه ضعف نیست بلکه جز مزیت ها و برتریهای روش تکنیکال محسوب می شود!
یک تحلیلگر تکنیکال از همان اول کاملا به این نکته تحلیل بنیادین یا تحلیل تکنیکال؟ واقف است که همگی تحلیلهای تکنیکال، حتی کامل ترین و جامع ترین تحلیل ها ، تنها وجهه ی آماری دارند و بر بستر معادلات شانسی شکل گرفته اند. هیچ تحلیل تکنیکالی بری از خطا و اشتباه نیست و همیشه امکان اشتباه از کار در آمدن هر آنچه که تحلیلگر بهعنوان اطلاعات و رخداد های ممکن بررسی کرده است وجود دارد. بنابراین تحلیلگر تکنیکال از همان نخست نقطهای را بهعنوان حدضرر در تراکنش های خود تعیین میکند و اعتقاد دارد که در صورتی که وضعیت به آن نقطه بحرانی رسید ، هر آنچه که به عنوان فرض های نخستین خود مورد استفاده قرار داده ، کاملا تحلیل بنیادین یا تحلیل تکنیکال؟ نقض می شود و باید سریعا از بازار خارج شد تا کمترین مقدار ضرر رخ بدهد. ولی شوربختانه تحلیل بنیادی اصولا چنین ویژگی ندارد و از دید بنیادی هر مقدار که بازار خلاف تحلیل حرکت کند ، نه تنها نشانه خروج صادر نمی شود بلکه وضعیت برای سرمایهگذاری بهتر خواهد شد!
بررسی نهایی
هر 2 تحلیل بنیادی و تکنیکال برای بررسی کاربرد دارند. نقشه و استراتژی هر شخصی در سرمایهگذاری میزان مفید بود هر تحلیل را مشخص می کند. بخش عمده ای از قدیمی های بازار توصیه دارند که به طور همزمان هر دو این تحلیل ها در جهت انتخاب مکان و سهم مطلوب برای خرید استفاده گردد. ولی قبل از اتخاذ هر تصمیمی، بهتر است ، تعصب روی یک روش تحلیل تحلیل بنیادین یا تحلیل تکنیکال؟ بخصوص نداشته و هر دو تحلیل ها را با دید عمیق تری مورد بررسی و تحقیق قرار دهیم. امروزه یادگیری و مطالعه تحلیل بنیادی و تکنیکال به وسیله فیلمهای آموزشی ، فضای مجازی یا دورهها و کلاسهای حضوری و غیرحضوری بسیار اسان و راحت شده است.