خصوصیات اندیکاتور

پیوت چیست؟ شناسایی پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال
نقاط پیوت در بورس از مباحث مهم و محوری هستند که با توجه به آنها از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خط روند، چنگال اندروز، الگوها و … توسط تحلیل گران استفاده می شود.
شناسایی انواع پیوت ها بسیار حائز اهمیت بوده چرا که یکی از اصلی ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، تشخیص نقاط بازگشتی قیمت است؛ و این پیوت ها هستند که در بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت ها بسیار بکار می روند. در صورتی که شناسایی این نقاط به درستی انجام نشود باعث خواهد شد که تحلیل گران در تحلیل های خود دچار اشتباه شوند و در نهایت در معاملات خودشان با زیان های جبران ناپذیری روبرو شوند.
پیوت در تحلیل تکنیکال
پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آنها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند!
زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه می کنید بیشمار پیوت را مشاهده خواهید کرد، در تصویر زیر می توانید نمونه ای از یک نمودار را مشاهده کنید که نقاط پیوت با رنگ آبی مشخص شده اند.
انواع پیوت ها در بورس
همانطور که از تعریف پیوت چیست متوجه شدیم، در بازار هی مالی پیوت ها سطوح قیمتی هستند که معامله گران از آنها برای یافتن تحرکات بازار استفاده می کنند؛ اما به صورت علمی پیوت ها مجموعه از سه کندل هم راستا هستند که در خلاف جهت روند قبلی شکل می گیرند و به دو دسته ی پیوت های مینور و پیوت های ماژور تقسیم می شوند.
پیوت ماژور چیست؟
پیوت های ماژور نقاطی هستند که در انتهای روند ها تشکیل می شوند و تغییر جهت های خصوصیات اندیکاتور اصلی را در نمودارها نشان می دهند. تحلیل گران تکنیکالی نیز از این نقاط برای تحلیل های خود استفاده می کنند و ابزار های تکنیکالی بر اساس پیوت های ماژور رسم می شوند.
بنابراین برگشت های بزرگ بر روی نمودارها در این نقاط ماژور اتفاق می افتند و روندهای نزولی به صعودی و یا روندهای صعودی به نزولی تبدیل می شوند و از این رو برای تحلیل گران تکنیکالی بازار حائز اهمیت است و بر اساس آنها خطوط روند، کانال ها و یا الگو ها را رسم می کنند.
پیوت مینور چیست؟
پیوت های مینور دقیقا در طرف مقابل پیوت های ماژور قرار دارند و منجر به حرکات اصلاحی کوچک می شوند. این پیوت ها نشان دهنده ی نوسانات کوتاه مدت هستند و اعتبار کمتری دارند و نقش مهم و موثری در تعیین الگوهای نموداری ندارند؛ از این رو تحلیل گران اغلب از این نقاط چشم پوشی می کنند و مراقب هستند که در تله ی این نوسانات کوتاه مدت نیوفتند مگر آنکه قصد نوسان گیری از بازار را داشته باشند چرا که این نقاط خلاف جهت روند اصلی هستند.
پیوت ماژور و مینور نسبی هستند و در تایم فریم های مختلف تفاوت می کند. برای انتخاب تایم فریم مناسب باید طبق استراتژی معاملاتی خودتان عمل کنید. برای مثال در تصویر زیر پیوت های مینور با رنگ سبز و پیوت های ماژور با خصوصیات اندیکاتور رنگ آبی مشخص شده اند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور و مینور
برای تشخیص پیوت ماژور چندین روش وجود دارد که پرکاربردترین روش برای شناسایی این پیوت ها در بورس روش دیداری است که بدون استفاه از هیچ ابزاری و فقط با شناخت و تجربه انجام می شود که البته این مهارت با تمرین بدست خواهد آمد؛ اما در کنار این روش دو روش اصولی برای شناخت پیوت های ماژور وجود دارد که در ادامه در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.
روند جدید ۳۸٪ روند قبلی اصلاح کند
برای تشخیص اصلاح ۳۸ درصدی از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی استفاده می شود و اگر اصلاح انجام شده کمتر از تراز ۳۸.۲ فیبوناچی باشد پیوت تشکیل شده مینور خواهد بود و در صورتی که مقدار اصلاح بیشتر از این تراز باشد پیوت، ماژور محسوب می شود.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید در تصویر شماره ۱ محلی که با فلش آبی مشخص شده است به اندازه ی ۳۸٪ روند قبلی اصلاح نکرده در نتیجه پیوت مینور خواهد بود؛ اما در تصویر شماره ۲ اصلاح دقیقا به اندازه تراز ۳۸.۲ فیبو انجام شده است پس می توان این نقطه را یک ماژور در نظر گرفت.
اندیکانور تشخیص پیوت ماژور
اندیکانور تشخیص پیوت ماژور که تحلیل گران از آن استفاده می کنند اندیکاتور MACD است که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرند.
در نمودار بالا، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی یا صعودی خطوط سیگنال در زمان تشکیل پیوت های ماژور در نقاط A و B کاملا مشخص است.
نکته: یک پیوت ماژور باید هر دو شرط بالا را داشته باشد پس برای شناسایی قطعی پیوت های ماژور از هر دو روش بصورت همزمان استفاده کنید.
خلاصه مفهوم پیوت
گفتیم که یکی از مهمترین و پایه ای ترین مطالب تکنیکال تشخیص نقاط بازگشتی بر روی نمودار است اما در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری را بر روی مینورها رسم کنیم و حتما باید ابزار ها، واگرایی ها، چنگال ها، فیبو ها و… بر روی ماژورها رسم بشوند. البته پولبک ها آن هم به صورت استثنا معمولا مینور هستند و توجه داشته باشید که روش های زیادی برای شناسایی پیوت معرفی شده اما ساده ترین و پر کاربردترین روش برای تشخیص پیوت ها علاوه بر استفاده از اندیکاتور تشخیص پیوت و اصلاح ۳۸٪ روند، روش دیداری است که امروز مورد بحث قرار گرفت.
برای مطالعه کامل در مورد اندیکاتور مک دی به این لینک مراجعه کنید: آموزش اندیکاتور مک دی
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه یکی از الگوهای عمومی قیمت است. که سالهای متمادی در بخش تحلیل تکنیکال دوره های آموزشی مختلف. همچون آموزش بورس، آموزش ارز دیجیتال، آموزش فارکس، آموزش بورس بین الملل و آموزش آتی به معامله گران تدریس می شود.
و به دلیل جذابیت، واقعیت تحلیل از موقعیت با ثباتی در بین ابزارهای تحلیل تکنیکال برخوردار است.
الگوی سر و شانه (Head and shoulders) یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی میکند. در این مقاله که توسط تیم خصوصیات اندیکاتور آموزش بورس کالج آموزشی تی بورس تهیه گردیده است، به شما آموزش خواهیم داد. پس با ما همراه باشید.
تحلیل خصوصیات اندیکاتور و بررسی الگوی سر و شانه سقف در چارت
این الگو از دسته الگوهای بازگشتی روند محسوب میشود و به این معنی که جهت روند بازار بورس را متاثر کرده و به جهت کاملاً وارونه مبدل میسازد.
معمولاً روندها بعد از طی مدت زمانی برای تثبیت و یا اصلاح روند در قالب این الگوها ظاهر میشود . سر و شانه سقف در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد.
بررسی ویژگیهای الگوی در کف و سقف قیمت.
- در انتهای روند صعودی شکل میگیرد.
- پس از شکلگیری قله ای بالای قله قبلی شاهد این هستیم که قیمت تمایلی به رسیدن قیمت قله قبل ندارد بنابراین قله کوچکتر از قله قبل ایجاد میشود، در نهایت ما سه قله خواهیم داشت که قله وسط نسبت به قله چپ و راست از ارتفاع بیشتری برخوردار هست.
- قله چپ را به اصطلاح شانه چپ مینامیم و حجم معاملات به مراتب بالاتری را در بازار بورس شاهد هستیم.
- قله راست را هم اصطلاحا شانه راست نام گذاری میکنیم، حجم معاملات بورس نسبت به دو قله دیگر کاهش مییابد .
- قله ما بین شانه راست و چپ سر نام دارد که حجم معاملات متعادلی را در این قله شاهد هستیم.
- اگر دو کف تحلیل سر و شانه سقف را به هم متصل کنیم، خطی حاصل میشود که اصطلاحا به آن خط گردن گفته میشود .
- الگو با شکسته شدن خط گردن کامل میشود.
- تارگت یا هدف قیمتی چارت پترن در گام نخست به اندازه موج سر بعد از شکست خط گردن ریزش خواهد داشت .
- هدف ریزش قیمت در گام دوم تقریبا به اندازه موج وارد شده به الگوی سر و شانه سقف میباشد.
- معمولاً بعد از شکست خط گردن سر و شانه سقف شاهد حجمهای فروش بالا در سهام خواهیم بود.
اصولاً بعد از شکلگیری شانه راست از سهم خارج میشویم و تا سیگنال مجدد خرید با سهم نخواهیم بود.
آنچه باید در مورد این الگوی قدذتمند تحلیل تکنیکال بدانید.
الگوی سر و شانه کف (Head and shoulders) از دستهی الگوهای بازگشتی روند محسوب میشود. و به این معنی که جهت روند بازار بورس را متاثر کرده و به جهت کاملاً وارونه مبدل میسازد.
معمولاً روندها بعد از طی مدت زمانی برای تثبیت و یا اصلاح روند در قالب این الگوها ظاهر میشود. الگوی قیمتی سر و شانه کف در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد.
آیا از ویژگی های این الگوی تکنیکال با خبر هستید؟
- در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
- پس از شکلگیری درهای پایینتر از دره قبلی شاهد این هستیم که قیمت تمایلی به رسیدن قیمت کف قبل را ندارد. بنابراین درهای بالاتر از دره قبل ایجاد میشود. در نهایت ما سه پیوت خواهیم داشت که پیوت یا دره وسط نسبت به دو پیوت چپ و راست از عمق بیشتری برخوردار هست.
- دره چپ را به اصطلاح شانه چپ مینامیم و حجم معاملات اوراق بهادار به مراتب پایینتر را شاهد هستیم.
- دره راست را هم اصطلاحاً شانه راست نام گذاری میکنیم. حجم معاملات بورس نسبت به دو دره دیگر افزایش مییابد.
- دره ما بین شانه راست و چپ سر نام دارد که حجم معاملات، متعادلی را در این دره شاهد هستیم.
- اگر دو سقف الگوی سر و شانه کف را به هم متصل کنیم. خطی حاصل میشود که اصطلاحاً به آن خط گردن گفته میشود.
- الگو با شکسته شدن خط گردن کامل میشود.
- تارگت یا هدف قیمتی چارت پترن در گام نخست به اندازه موج سر بعد از شکست خط گردن صعود خواهد داشت.
- هدف صعود قیمت در گام دوم تقریبا به اندازه موج وارد شده به الگوی سر و شانه کف میباشد.
- معمولا بعد از شکست خط گردن تحلیل سر و شانه کف شاهد حجم خرید بالا در اوراق بهادار خواهیم بود.
اصولاً بعد از شکلگیری شانه راست تعدادی افراد ریسک پذیر وارد سهم خصوصیات اندیکاتور میشوند. افراد محتاط از شکست خط گردن مطمئن میشوند و بعد وارد سهم خواهند شد.
نتیجهگیری نهایی در مورد الگوی سر و شانه:
تفاوتی که میان سر و شانه سقف و سر و شانه کف وجود دارد روند ما قبل تشکیل چارت پترن هست. که سر و شانه کف در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و سر و شانه سقف در انتهای روند صعودی شکل میگیرد.
یک معامله گر بازارهای مالی در الگوی سر و شانه سقف انتظار ریزش را دارد. و در الگوی سر وشانه کف انتظار رشد قیمت را باید داشته باشد.
کل مطلب قابل ارائه در الگوی سر و شانه در همین مبحث خلاصه میشود. با ارسال دیدگاهها و سوالات خود ما را در بهتر شدن مسیر مقالات خصوصیات اندیکاتور و فایلهای آموزشی آتی همراهی نمایید.
اما معامله گران بازارهای مالی باید توجه داشته باشند که تحلیل تکنیکال فقط بخشی کوچکی از مسیر موفقیت آنها در معامله گری است.
به همین دلیل حتما باید بر روس مهارت های دیگر خود همچون تحلیل بنیادی، رفتارشناسی بازار، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک و مهارت خود کنترلی جهت کنترل هیجانات خود در هنگام معاملات بپردازند.